صدای اشک

صداي چک چک اشکهايت را از پشت ديوار زمان مي شنوم و مي شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب ‌، براي ستاره ها ساز دلتنگي مي زني و من مي شنوم مي شنوم هياهوي زمانه را که تو را از پريدن و پرکشيدن باز مي دارد آه ، اي شکوه بي پايان اي طنين شور انگير من مي شنوم به آسمان بگو که من مي شکنم ! هر آنچه تو را شکسته و مي شنوم هر آنچه در سکوت تو نهفته

نظرات شما عزیزان:

تنها

ساعت14:45---20 تير 1390

[وب سایت]

سلام وب قشنگی داری به منم سربزن

فائزه

ساعت13:06---20 تير 1390

[وب سایت] - [ایمیل]

تورامن دیشب از لحن عجیب بغضهایم فهمیدم...بگو بامن ای آخرین معشوق که برای رسوایی دنبال بهونه ام.با بوسه ای آروم خوابم رودزدیدی توشدی تعبیر رویای شبونه ام من تونگاه تودنیام ومیبینم چشمای توافسانه نیست که تمام خواب وخیالم بود تقدیرمن عشق توشدکه همیشه فکر محالم بود..شبهای تنهایی همرنگ گیسوته آغوشتوواکن بانوی مهتابی دلواپسیهاموباخنده ای کم کن که تویی پایان تردیدوبیتابی...

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[+] نوشته شده توسط shahdad در 12:28 | |